مقالات

روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسي شاهچراغ عليه السلام
تاریخ مقاله: 1399/04/08
تعداد نمایش: 3138

 

روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسي شاهچراغ عليه السلام              

 

 

ششم ذي القعده مصادف است با روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسي شاهچراغ عليه السلام فرزند بزرگوار امام موسي كاظم عليه السلام است و اين روز در دهه ي کرامت واقع شده است که ابتداي اين دهه با ولادت حضرت معصومه سلام الله عليها(??? ه ق) شروع، با بزرگداشت حضرت احمد ابن موسي عليه السلام ادامه و با ولادت حضرت امام رضا عليه السلام (??? ه ق) به پايان مي رسد و به همين دليل اين دهه به دهه ي کرامت ناميده شده و از جايگاه ويژه اي برخوردار است.

به مناسبت پاسداشت دهه ي کرامت و روز بزرگداشت حضرت احمد ابن موسي شاهچراغ عليه السلام در اين روز مردم از اقصي نقاط ايران اسلامي به ويژه استان فارس به آستان مقدس حضرت احمد ابن موسي عليه السلام شرفياب مي شوند و نسبت به ساحت مقدس آن حضرت اداي احترام مي کنند و حاجات و آرزوهايشان را از آن آستان مقدس طلب مي نمايند. پياده آمدن بسياري از افراد که از ديگر شهرهاي استان فارس به اين حرم مشرف مي شوند و اجراي ده ها برنامه ي فرهنگي و معنوي ديگر نشان دهنده عشق و علاقه اين مردم ولايتمدار به اين امام زاده جليل القدر است.  

 

شاهچراغ يا شاه چراغ آرامگاهي معروف و متبرک است که امروزه به صورت يکي از مهمترين نقاط ديدني شيراز تبديل شده است. آرامگاه شاهچراغ محل خاکسپاري مير سيد احمد، پسر امام موسي کاظم، امام هفتم شيعيان است و از اينرو شاهچراغ زيارتگاه بسياري از شيعيان گشته است. احمدبن موسي شاهچراغ؛ پسر ارشد امام موسي کاظم (ع) و برادر امام رضا (ع) در راه پيوستن به برادر خود به سوي خراسان سفر نمود ولي در راه توسط افراد مأمون، خليفه عباسي، در شهر شيراز به شهادت رسيد.
تاريخ دقيق تولد حضرت احمد بن موسي شاه چراغ سلام الله عليه مشخص نيست. اخيراً در شوراي فرهنگ عمومي استان فارس نامگذاري يک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متوليان امر تصميم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند. لذا براي مشخص شدن روز دقيق تولد، مورخان و محققان تحقيقات خود را آغاز کردند. اما پس از بررسي هاي به عمل آمده کارشناسان به اين نتيجه رسيدند که روز تولد حضرت شاه چراغ بدرستي مشخص نيست و در اين خصوص نقلهاي متفاوتي وجود دارد. از اين رو تصميم بر اين شد که در دهه کرامت يعني حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله عليها و امام رضا عليه السلام يک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسي «شاه چراغ» تعيين شود. حضرت سيد امير احمد(ع) ملقب به شاه چراغ و سيدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسي کاظم عليه السلام است. مادر وي، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضي از فرزندان حضرت موسي بن جعفر(ع) بوده است. ايشان داناترين، پرهيزگارترين و گرامي ترين زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وي مي گفتند و امانتشان را نزد وي به وديعه مي گذاشتند.
شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم عليه السلام در خراسان براي زيارت چهره تابناک امامت و ولايت از نقاط مختلف، به سوي ايران حرکت مي کنند. حضرت احمد بن موسي(ع) نيز در همين سال ها با جناب سيد امير محمد عابد و سيد علاءالدين حسين (برادران ايشان) و جمع زيادي از برادرزادگان و محبان اهل بيت عليهم السلام، به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از مدينه حرکت مي نمايند تا از طريق شيراز به طوس عزيمت کنند. در بين راه نيز عده کثيري از شيعيان به آنان ملحق مي شوند. خبر حرکت چنين قافله بزرگي مأمون خليفه عباسي را به وحشت انداخت.
در زماني که حضرت امام علي بن موسي(ع) با ولايتعهدي تحميلي در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمد بن موسي به اتفاق جناب سيد محمد عابد و جناب سيد علاءالدين حسين برادران خود و جمعي ديگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زيارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بين راه نيز جمع کثيري از شيعيان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جايي که مي نويسند: به نزديک شيراز که رسيدند، تقريباً يک قافله پانزده هزار نفري از زنان و مردان تشکيل شده بود.

خبر حرکت اين کاروان را به خليفه وقت (مأمون) دادند. وي ترسيد که اگر چنين جمعيتي از بني هاشم و دوستداران و فدائيان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امريّه اي صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بني هاشم رسيدند، مانع از حرکت شويد و آن ها را به سمت مدينه برگردانيد. به هرکجا اين حکم رسيد قافله حرکت کرده بود مگر شيراز.
حاکم شيراز مردي به نام «قتلغ خان» بود. وي با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنيان» در هشت فرسخي شيراز اردو زد و همين که قافله بني هاشم رسيدند، پيغام داد که حسب الامر خليفه، آقايان از همين جا بايد برگرديد. حضرت سيد احمد(س) فرمود: «ما قصدي از اين مسافرت نداريم، جز ديدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شديد خونيني شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بني هاشم پراکنده شدند.
لشکر شکست خورده، تدبيري انديشيدند. بالاي بلندي ها فرياد زدند: «الان خبر رسيد که وليعهد(امام هشتم عليه السلام) وفات کرد»! اين خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سست ‎عنصر را تکان داده، از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سيد احمد(س) شبانه با برادران و اقارب از بيراهه به شيراز رهسپار گرديدند و با لباس مبدّل پراکنده شدند.
حضرت احمد بن موسي(س) براي امان از گزند حکومت، به همراه برادر خود مخفيانه به شيراز رهسپار شد. سيد احمد در شهر شيراز در منزل يکي از شيعيان در منطقه «سردزک» که مرقد ايشان در اين منطقه واقع است، سکني گزيد و در خانه اين شخص مخفي گشت و شب و روز را به عبادت مي گذرانيد.
«قتلغ خان» که جاسوساني را براي شناسايي و دستگير نمودن سادات که از مناطق خود فرار نموده بودند قرار داده بود، مکان ايشان را بعد از يک سال يافت و او و همراهانش را محاصره نمودند و نبردي بين آنها و مأموران حکومت در گرفت و سيد احمد با شهامت و شجاعت هاشمي خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت.
هنگامي که «قتلغ» دانست که از طريق ستيز مسلحانه، قدرت از ميان بردن آنان را ندارد؛ از طريق خانه همسايه او شدند و از طريق شکافي که در خانه همسايه درست کردند وارد خانه اي که سيد أحمد در آن پناه برده بود، شدند و زماني که او براي استراحت و تجديد قوا، پس از نبردي طولاني به خانه رفته بود، هنگام خروج، با شمشيري بر سر او ضربه اي وارد کردند. سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روي آن بدن شريف خراب کردند و زير آوار باقي گذاردند.
با توجه به تبليغ گسترده حکومت و مأموران بر عليه تشيع و اهل بيت(ع) تعداد زيادي از مردم که از مخالفين تشيع بودند، حرمت بدن شريف نوه پيامبر را نگاه نداشتند و آن را در زير آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند.
بناي شاه چراغ در دوره اتابکان فارس در سده ششم هجري قمري ساخته شد. حياط شاهچراغ داراي دو در اصلي ورودي است كه در سمت جنوب و شمال حرم از زير دو سردر بزرگ كاشي كاري شده گذشته و وارد حياط وسيع حرم مي‌‌شود. حرم شاهچراغ در سمت غرب حياط و حرم سيد مير محمد؛ برادر شاه چراغ، در سمت شمال شرقي حياط قرار دارد.
دور تا دور حياط شاهچراغ، اتاق هايي دو طبقه ساخته شده كه پيشاني و جرزهاي جلو آنها كاشي كاري شده است. ستون هاي آهني ايوان حرم به وسيله چوب هاي نفيس پوشش داده شده و در سقف مسطح آن نيز چوب منبت كاري شده به كار رفته است.
در سال ??? ه. ق. ملكه تاشي خاتون؛ مادر شاه شيخ ابو اسحاق اينجو، حاکم فارس، اقدامات نيكويي بر بارگاه آن حضرت انجام داد. اين بانوي نيكوكار، اقدام به بهسازي بارگاه شاهچراغ كرد و در عرض ? سال از سال ??? تا ??? ه. ق. آرامگاهي وسيع و گنبدي بلند بر آن ساخت. همچنين در جنب آرامگاه شاهچراغ، مدرسه اي وسيع بنا كرد. او همچنين تعداد زيادي از مغازه هاي بازار نزديك حرم شاهچراغ و ملك ميمند فارس را وقف بر اين آستان مقدس كرد.
ابن بطوطه، جهانگرد مراكشي، كه براي بار دوم به شيراز سفر كرده، در سفرنامه خود درباره اقدامات ملكه تاشي خاتون و توصيف آرامگاه، چنين نوشته است: «آرامگاه شاهچراغ در نظر شيرازي‌ها احترام تمام دارد و مردم براي تبرك و توسل به زيارت شاهچراغ مي‌‌روند.
تاشي خاتون، مادر شاه ابواسحاق، در جوار اين بقعه بزرگ، مدرسه و زاويه اي ساخته كه در آن به اطعام مسافران مي‌‌پردازند و عده اي از قاريان پيوسته بر سر تربت امامزاده شاهچراغ، قرآن مي‌‌خوانند. شب هاي دوشنبه، خاتون به زيارت آرامگاه شاهچراغ مي‌‌آيد و در آن شب قضات و فقها و سادات شيراز نيز حاضر مي‌‌شوند.
اين جمعيت در بقعه جمع شده و با آهنگ خوش به قرائت قرآن مشغول مي‌‌شوند. خوراك و ميوه به مردم داده مي شود و پس از صرف طعام، واعظ، بالاي منبر مي‌‌رود و تمام اين كارها در بين نماز عصر و شام انجام مي‌‌گيرد».

 

 

 

 

در سال ??? ه. ق. به دستور شاه اسماعيل صفوي، بهسازي گسترده اي بر آرامگاه شاهچراغ انجام گرفت. ?? سال بعد بر اثر زلزله سال ??? ه. ق. نيمي از گنبد آرامگاه ويران شد كه دوباره در سالهاي بعد بازسازي گرديد. در سال ???? ه. ق. نادرشاه افشار بهسازي گسترده اي بر آرامگاه شاهچراغ انجام داد و به دستور او قنديل بزرگي در زير سقف و گنبد آويزان كردند. نادرشاه پيش از گرفتن شيراز و غلبه بر افغان ها، پيمان بسته بود كه اگر در جنگ پيروز شود، بهسازي شايسته اي بر اين بقعه انجام دهد. بنابراين پس از پيروزي بر افغان‌ها و تسلط شيراز، ???? تومان پول آن زمان را صرف بهسازي شاه چراغ كرد. قنديل او ??? مثقال وزن داشته كه از طلاي ناب و زنجير نقره اي ساخته بوده اند. اين قنديل تا سال ???? ه. ق. همچنان آويزان بود. در زلزله سال ???? ه. ق. بنابر تحقيق آنوبانيني، شيراز با خاك يكسان شد و آرامگاه شاهچراغ نيز به كلي مخروبه گرديد. نويسنده تذكره دلگشا كه خود شاهد اين زلزله بوده است چنين مي‌‌نويسد: "گنبد بقعه شاهچراغ كه از غايت ارتفاع، آفتاب جهان تاب هر روز در نيم روز خود را در سايه آن كشيدي، به يك دفعه چنان بر زمين خورد كه زمين شكافته و در اعماق خاك فرو رفت... و آن عمارات عالي... تو گويي هميشه ويران بوده..."
پس از زلزله، قنديل اهدايي نادرشاه را فروختند و صرف بازسازي آرامگاه شاهچراغ كردند. در سال ???? ه. ق. به دستور فتحعلي شاه قاجار، حسينعلي ميرزا فرمانفرما، پيگير شد تا كف بقعه شاهچراغ را يك متر از سطح زمين بلندتر بسازد. اين كار صورت گرفت و به جاي استفاده از سنگ و ساروج، آن را از سنگ و آجر و گچ بنا كردند و در آخر ضريحي نقره اي بر قبر نصب كردند. در سال ???? ه. ق. بر اثر زلزله، گنبد آرامگاه شاهچراغ شكست و فرو ريخت. در همان سال محمد ناصر ظهيرالدوله آنرا نوسازي كرد. پس از آن بارها تغييرات ديگري در بقعه شاهچراغ صورت گرفته تا به شکل امروزي خود درآمده است.
تا زمان امير عضدالدوله ديلمي کسي از مدفن حضرت احمد ابن موسي (ع) اطلاعي نداشت و آنچه روي قبر را پوشانده بود تل گلي بيش به نظر نمي رسيد که در اطراف آن، خانه هاي متعدد ساخته و مسکن اهالي بود. از جمله پيرزني در پايين آن تل، خانه اي گلي داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب مي ديد چراغي در نهايت روشنايي در بالاي تل خاک مي درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب مي بود، روشنايي چراغ به همين کيفيت ادامه داشت با خود انديشيد شايد در اين مکان،مقبره يکي از امامزادگان يا اولياء الله باشد،بهتر آن است که امير عضدالدوله را بر اين امر آگاه نمايم،هنگام روز پيرزن به همين قصد به سراي امير عضدالدوله ديلمي رفت و کيفيت آنچه را ديده بود به عرض رسانيد.امير و حاضرين از بيانش در تعجب شدند.
درباريان که اين موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سليقه خود چيزي بيان کردند. اما امير که مردي روشن ضمير بود و باطني پاک و خالي از غرض داشت فرمود:اولين شب جمعه شخصا به خانه پيرزن مي روم تا از موضوع آگاه شوم.چون شب جمعه فرا رسيد شاه به خانه پيرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابيد و پيرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گرديد مرا بيدار کن .چون ثلث آخر شب شد پيرزن بر حسب معمول روشنايي پرنوري قوي تر از ديگر شب هاي جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفي که به وي دست داده بود بر بالين امير عضدالدوله آمده و بي اختيار سه مرتبه فرياد زد: « شاه! چراغ».
امير بيدار شد و ناگهاني از خواب پريده و چشمش را متوجه سمتي نمود که پيرزن چراغ را به او نشان مي داد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را ديد در شگفتي عجيب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالاي تل برآمد اثري از چراغ نديد و چون به پايين آمد باز نور چراغ با روشنايي زياد خود نمايي مي کرد،خلاصه اينکه امير شخصي را جهت کاوش در آن منطقه مامور مي کند و..... مقبره فرزند ارشد موسي بن جعفر(ع) حضرت شاهچراغ پيدا مي گردد و به دستور امير بر بالاي آن جايگاهي ساخته مي شود که تا امروز زيارتگاه عاشقان اهل بيت عصمت و طهارت مي باشد.
زيارتگاه شاهچراغ مهم شيعيان، از لحاظ توريسم مذهبي نيز شيراز را جزو نقاط مهم ايران قرار داده است به نحوي که همه ساله زائران بسياري براي زيارت مکان مقدس شاهچراغ به شيراز مسافرت مي نمايند.

شاهچراغ-3.jpg



 
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظرات ، پیشنهادات ، انتقادات
   
     
 
عبارت مقابل را عینا در کادر زیر وارد کنید
  کد امنیتی